باز باران
با تگرگ و
سرما
با گلوله هاي
فراوان
ميخورد بر
سرنسل ما
ميخورد بر سر
جوانان وطن
گلوله و تير
گشته آسمان
ایران ز خون عزیزان
يادم آرد
يک روز ننگين تلخ
و سنگين
ميامد مردي
روبه هانه
غريبه اي در
لباس دين
بعض ها
میگفتند
زین پس بهاراست
ديو رفته و
فرشته آمده
آب و برق رايگان
است
ناگه
باران شدت
گرفت و تگرگ شد
برف آمد و
هوابس ناجوان
مردانه سردشد
آنگه يادم آمد
كين تكرار تاريخ
است
دمش گرم وسرش
خوش باد اخوان
كه ميگفت
زمستان است
آري زمستانی سخت
با سرما و عوعو
سگان است
سگانی از جنس
ولایت مطلق فقیه زمان است
چه تلخ می اندیشیدیم
کان تازه به دوران رسیده فرشته است
و چه دردناک دیدیم
آنکه فریبش خوردیم دیو سپید زمستان است
باز باران
میخواندیمش با ترانه
غافل از آنکه
با گلوله بود و درد ناله
رگباری گر شنیدی
تگرگی نیست صدای گلوله است
صدای افتادن تن انسان
بدست امامان زمان است
چه نحس انقلابی بود و
چه وارونه جمهوریتی
که غریبه گشتن
در وطن خویش ملتی
بشنو از من
کودک من
سالهاست اين
غم
درون من
غم ننگ غريبه اي
در وطن من
بسان زالو چسپيده
بر پيکر من
همي دروغ
نگاشتن
بر برگ برگ
کتاب من
بس زدودن
باز باران
با درد و آتش و غضب
بر سر یاران اهل حقم
بارانی از جنس عرب
عربی اجنبی
از جنس الله
الله ی که نیست آشنا
با مهر اهورای ما
اي امامان
اي خداوندان
قدرت مست از خون
اين روزگار
تلخ تر از زهر شما نيز بگذرد
بقول سيف
در مملکت چو
غرش شيران گذشت و رفت
اين عوعو سگان
شما نيز بگذرد
.jpg)
عالیه
پاسخحذفدمت گرم قاصدک
این سگان ولایت فقیه چه جنایاتی که نکردند
پاسخحذفشما یارسانی ضد انقلابین ، نجس و کافرین
پاسخحذفجانم فدای رهبر
رهبر جلادتون پیش کشتون ، به نوبت سراغ همه تون میاد ، بیچاره ها
پاسخحذفزنده باد آزادی ، مرگ بر استبداد
پاسخحذف